دِلی
ازتوخیابون ردمیشدم که چشمم به یه اعلامیه افتاد.اسمُ خوندم،آره خودش بوددوستم که خیلی دنبالش گشتم تابدهیمُ باهاش صاف کنم.
آدرسُ خوندم ورفتم به اون نشونی که تواعلامیه بود.
گفتم : ببخشید من ازدوستای مرحومه هستم.دخترش اشاره به تابلوی رودیوارکردوگفت : مادرم فرشته بود.تازه فهمیدم که تشابه اسمی بوده.
عذرخواهی کردم ورفتم تادیرنشده آدرس دوستمُ پیداکنم وبدهیمُ باهاش صاف کنم.بدهی من به دوستم مالی نبوددلی بود.
من دلشُ شکسته بودم وتصمیم گرفتم که دیگه هیچ دلی رو نشکنم.
شکل قلم:F اندازه قلم: A A رنگ قلم: پس زمینه: آدرسُ خوندم ورفتم به اون نشونی که تواعلامیه بود.
گفتم : ببخشید من ازدوستای مرحومه هستم.دخترش اشاره به تابلوی رودیوارکردوگفت : مادرم فرشته بود.تازه فهمیدم که تشابه اسمی بوده.
عذرخواهی کردم ورفتم تادیرنشده آدرس دوستمُ پیداکنم وبدهیمُ باهاش صاف کنم.بدهی من به دوستم مالی نبوددلی بود.
من دلشُ شکسته بودم وتصمیم گرفتم که دیگه هیچ دلی رو نشکنم.