این داستان را خواندند (اعضا)
حسن ایمانی (12/4/1399),نوریه هاشمی (12/4/1399),افسانه بختیارینژاد (12/4/1399),حمید جعفری (19/4/1399),طراوت چراغی (22/4/1399),شهروز براری صیقلانی (28/4/1399),
نقطه نظرات
نام: حسن ایمانی ارسال در پنجشنبه 12 تير 1399 - 10:34
درود بر شما...
اين داستانك نوعي تلنگر محسوب ميشه كه خب در واقع فاقد چند نكته ريزه. اول اينكه تلنگرش در قياسي هست كه در دل كار داره ديده ميشه. قصه داره ميگه: كودك درون هر انساني يك عنصر شادي آور محسوب ميشه و مي تونه در تمام سنين بروز كنه. گاهي شاهد اين هستيم كه پيرمردهايي ميان و توي پارك ها فوتبال بازي مي كنن و ما اين وضعيت رو به حساب اشتعال كودك درون پيرمردها ميگذارم. اين موضوع پر واضع است و غير ممكن هم نيست اما خب نويسنده تلاش كرده چنين باور و موضوع درستي رو (كه در نهاد همه انسان ها نهفته) به يك معضل اجتماعي گره بزنه. يعني كودك هاي كار و دستفروشاني كه بيدار شدن و رفتن به سرِ كارشون آزار دهنده ست در حاليكه بيداري و هشياري يك كودك (در اصل قضيه) شادي آفرينه. اما خب طبعا هيچ فردي نمي تونه با بيداري يك كودك براي انجام كاري كه نبايد انجامش بده و وصله ناجوري شده براي بازي هاي كودكانه ش، موافق باشه. اين داستانك، قياس و اشاره اي درست به موضوع داشت كه خب در جاي خوش نوع آوري و ايده اي بكر محسوب ميشه. اما در نوع نگارش اشاره اي به اين نشده كه آيا اين يك تفسير از نويسنده ست يا يك داستان ديالوگي؟
اگر بصورت دو ديالوگ منفك از دو شخصيت پنهان، ورود به داستان ميشد خيلي بهتر بود و كار بسته مي شد اما الان ما شاهد دو خط هستيم كه معلوم نيست مبناي آن كجاست و ديالوگ است يا پند نويسنده؟ آن هم بصورت يك سوال!! به نظر من اين موضوع هم حل بشه داستانك، يك داستانك درست و بي نقصي خواهد بود.
در كل در حوزه ميني مال و داستانك هاي برق آسا كارهاي خوبي از شما شاهد هستيم.
حسن ايماني
نام: حمید جعفری ارسال در پنجشنبه 19 تير 1399 - 20:22
سلام و عرض احترام
آفرین
در عین حال کوتاهی بسیار عمیق و پرمفهوم
نکته اولتون اینکه کودک درون ارتباط مستقیم با شادی افراد داره ولی در جمله بعد داستانک رو تراژدی کردین و جمله ی عمیقی گفتید که بسیار تامل برانگیز بود
اشاره ای هم زیاد به کوکان کار البته با نگرش جدید
الحق و الانصاف داستانکتون عالی بود
موفق باشید