خیال و خواب
مانند شکوفه ای خوابیده بودم،در واقع نخوابیده بودم
بعد از شناختنت نگاه کردن به دنیا برایم لذت بخش بود
پشت کوه ها طلوع کردی و زیبایی چهره ام از شوق شعله ور شد
صدات کردم:ای آفتاب،آفتاب؟هی فلانی!
گفتی:سلام!گل زندگی ام،من پروانه ام پروانه تو
روی شونه هام اومدی و باهم گفت وگو کردیم
چشام تار شد فریاد زدم ای پروااانه؟
چی شد؟چرا نموندی؟
ناگهان از خواب بیدار شدم،مادرم گفت:پاشو
مدرسه ات دیر شد،تو خابتم اسم دختر همسایه رو زبانته!
گفتم:مگر دختر همسایه مون هم اسمش اینه!
نه مادر همسایه نیست همکلاسیمه!
『شادمان هه ستیار』
شکل قلم:F اندازه قلم: A A رنگ قلم: پس زمینه: بعد از شناختنت نگاه کردن به دنیا برایم لذت بخش بود
پشت کوه ها طلوع کردی و زیبایی چهره ام از شوق شعله ور شد
صدات کردم:ای آفتاب،آفتاب؟هی فلانی!
گفتی:سلام!گل زندگی ام،من پروانه ام پروانه تو
روی شونه هام اومدی و باهم گفت وگو کردیم
چشام تار شد فریاد زدم ای پروااانه؟
چی شد؟چرا نموندی؟
ناگهان از خواب بیدار شدم،مادرم گفت:پاشو
مدرسه ات دیر شد،تو خابتم اسم دختر همسایه رو زبانته!
گفتم:مگر دختر همسایه مون هم اسمش اینه!
نه مادر همسایه نیست همکلاسیمه!
『شادمان هه ستیار』