قسمت اول رمان نیش پروانه
نویسنده : ریحانه السادات خسروی
موضوع : جنایی
خلاصه : داستان راجع به یک گروه قاچاق مواد که رئیس این باند یه دختر . یه دختر به اسم پروانه . این داستان راز های زیادی از زندگی پروانه رو در خودش جا داده . راز هایی که حتی به خانواده ی پروانه هم رحم نمی کنند و سر انجام این قتل عام می شه داستان پیش روی شما ، پس بیاید با هم راز هاش رو کشف کنیم ...
مقدمه :
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد دل رمیده ما را رفیق و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله اموز صد مدرس شد
به بوی او دل بیمار عاشقان چو صبا فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد
به صدر مصطبه ام می نشاند اکنون دوست گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد
خیال اب خضر بست و جام اب اسکندر به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد
طربسرای محبت کنون شود معمور که طاق ابروی یار منش مهندس شد
لب از ترشح می پاک کن برای خدا که خاطرم به هزاران گناه موسوس شد
کرشمه تو شرابی به عاشقان پیمود که علم بی خبر افتاد و عقل بی حس شد
چو زر عزیز وجود است نزد من اری قبول دولتیان کیمیای این مس شد
ز راه میکده یاران عنان بگردانید چرا که حافظ از این راه رفت و مفلس شد