"اتفاقی"
همه چیز ....
اتفاقی ست .
مثل آن روز که من پنجره را باز کردم و تو را دیدم .
در خنکای عصر روز سه شنبه : ساعت 10 دقیقه به شش .
چه لبخندی داشتی و چه شادمانه نگاه می کردی .
من پنجره را باز کردم و در همین لحظه کفتر از پشت پنجره پرید و نگاه من و تو به هم گره خورد .
با همان نگاه ، همه چیز شروع شد و مثل همه ی اتفاقها .....
چشمهایمان ، با نگاه و اشاره حرف زدند و این شروع مشترک یک اتفاق شد .
یادش بخیر .
همه چیز ....
اتفاقی ست .
"صابر خوشبین صفت"
اهواز : 11 بهمن 1397